ساراسارا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

سارا بهونه قشنگ من واسه زندگی

هفته هایی که گذشت. اندر احوالات سارا کوچولو

 هفته اول بهمن...  سارا کوچولو چند روزی هست که دستمیگیره به وسایل  و میایسته. ماما و بابا گفتنم که رو شاخشه و مرتب میگه. امابابا رو بیشتر میگه نمیدونم چرا? شاید دخترا بابایی هستند?  ... حسابیوروجک شده موبایل و کیف و لپ تاپ و زیپ و پتو و ... از دستش دارن مینالند از بسعاشق اینجور چیزاست.  ایستادن کنار میز تلویزیون ، بوفه،  دیوار ، میزعسلی ، بطری آب مقطر ، مبل ، گهواره هم مرتب ادامه داره و شبها هم حسابی دیرمیخوابه.  نای نای کردن و جنبوندن دست، کمر و باسن هم خیلی شدید شده حتی درحین تعویض پوشک.   هفته دوم بهمن... سارا کوچولو میشینه اونم به مدتطولانی ... رقص و اوازش هم شدیدتر شده،  بیسکوییتش رو خودش با دست میگیره ومیخوره . آش گندم ، جوج...
25 فروردين 1393

نوروز 1393

    سلام بر دوستان خوبم سال نو مبارک سارای نازنینم سال 1392 هم تموم شد و فقط خاطراته قشنگه باتو بودن برای مامان مونده . لحظه های زیبایی که دیگه هیچوقت قابل برگشت نیست عزیزم. کاش قدر اون لحظه ها رو بیشتر میدونستم . لحظه هایی مثل اولین دفعه ای که منو مامان صدا کردی و اولین باری که با صدای قشنگت کلمه بابا رو به زبون اوردی . اولین دفعه ای که به تنهایی نشستی . اولین باری که سینه خیز رفتی .اولین مرواریدی که در اوردی . اولین باری که 4 دست و پا رفتی و  اولین دفعه ای که خودت به تنهایی ایستادی و من خوشحال بودم از تک تک این لحظه ها . و چقدر احساس خوب و همراه با اشک شوق داشتم. سال 92 رو به خاطر وجود شیرین تو دوست داشتم.  البته سال 93 هم ر...
25 فروردين 1393

آبان ماه 92

سلام بر همه دوستای خیلی خوبم. خداییش شکه شدم با اینهمه پیام خصوصی هایی که گذاشته بودین...    کلی ذوق زده شدم همون ذوق مرگ خودمون. ههه هه هه هه هه.... خوبین همگی ؟؟؟؟  امروز دست پر اومدم با کلی خاطره ...  پس پیش بسوی روزهایی که گذشت.    بدو ادامه مطلب   ...
25 فروردين 1393

مرواریدهای سارا کوچولو

انار دونه دونه بچه ای دارم دردونه قشنگ و مهربونه انار دونه دونه سه چهار روزه که بچم گرفتار دندونه انار دونه دونه توی دهان بچم دو گل زده جوونه گل نگو مرواریده مثه طلای سفیده     دیروز صبح از خواب پا شدم و دیدم سارا دندون درآورده ... پنج ماه و هشت روزگی یه خط سفید و تیــــــــــــــــــز ! اینقدر ذوق کردمممم    اولین دندون مبارکت باشه عروسک . بفرما بستنی  اینم کار روزانه من... عکس گرفتن از دو دندونی       جیگر منیییییییییییی     ...
25 فروردين 1393

حرفهای خودمونی با دخملم

اول بگم دفعه بعد حتما از جشن دندونیت تصاویر دارم . اوه ه ه ه . عجب عکسای خوشکلی سارا جونم ، جدیداً کارهای عجیبی میکنی . حالا بزار از کارای جدیدت بگم. انقدر خوردنی و شیرین شدی که نگوووو و نپرس .اصلا نمیتونم برات توصیف کنم . هر روز شیرین تر از روز قبل میشی با این فوت کردنات که از کارهای شدید هر روزت هست.  هنوز خیلی مونده تا تولدت.   تازه ه ه ه ه همش واسه ما صحبت میکنی و آواز میخونی بزار از خنده هات هم بگم شیطون بلا وای که همش منتظری یه پخ بهت بکنم کلی بخندی خانومم عاشق بابا جونتم که شدی...همینکه از در میاد تو همچین به پهنای صورت بهش میخندی و براش دست و پا میزنی ...
25 فروردين 1393

عذرخواهی مرا پذیرا باش .

  سلام بر همه دوستان خوب من و سارا کوچولو تورو خدا نگین بی معرفتم که خداییش ناراحت میشم. حسابی کارهام سنگین شده . صبح ها باید غذای سارا را رو درست کنم بعد هم دوتایی یه ربع به هشت اماده شیم و بریم سر کار تا سه و ربع. و خلاصه بیست دقیقه ای تو راه باشیم بعد بیایم خونه و ناهار نخورده غذای عصر سارا رو اماده کنم و بعد ناهار فردای خودمون. خلاصه مرتب کردن خونه و اشپزخونه و لباسای سارا هم جز کارای دیگه ماست . اینکه خداییش آپ نشدم آخه درگیر تهیه لوازم شب یلدام. خلاصه اینکه به زودی زود خاطرات این چند هفته رو میذارم. دوسستون دارم م م م م . بوس ...
25 فروردين 1393

مرواریدهای سارا کوچولو

انار دونه دونه بچه ای دارم دردونه قشنگ و مهربونه انار دونه دونه سه چهار روزه که بچم گرفتار دندونه انار دونه دونه توی دهان بچم دو گل زده جوونه گل نگو مرواریده مثه طلای سفیده     دیروز صبح از خواب پا شدم و دیدم سارا دندون درآورده ... پنج ماه و هشت روزگی یه خط سفید و تیــــــــــــــــــز ! اینقدر ذوق کردمممم    اولین دندون مبارکت باشه عروسک . بفرما بستنی  اینم کار روزانه من... عکس گرفتن از دو دندونی       جیگر منیییییییییییی     ...
25 فروردين 1393